اي مسلمانان فغان زان نرگس جادو فريب

شاعر : سعدي

کو به يک ره برد از من صبر و آرام و شکيباي مسلمانان فغان زان نرگس جادو فريب
چون کمال چاچيان ابروي دارد پرعتيبروميانه روي دارد زنگيانه زلف و خال
جمع مي‌بينم عيان در روي او من بي حجيباز عجايبهاي عالم سي و دو چيز عجيب
مورد و نرگس لعل و گل، سبزي و مي وصل و فريبماه و پروين تير و زهره شمس و قوس و کاج و عاج
شهد و شکر مشک و عنبر در و لل نار و سيببان و خطمي شمع و صندل شير و قير و نور و نار
احمد و داود و عيسي خضر و داماد شعيبمعجزات پنج پيغمبر به رويش در پديد
دادگر از تو بخواهد داد من روز حسيباي صنم گر من بميرم ناچشيده زان لبان
هر نشيبي را فراز و هر فرازي را نشيبسعديا از روي تحقيق اين سخن نشنيده‌اي